گاهی اوقات احساس میکنم داستاننویسها لذّت عمیقی میبرند از دیده شدن و دیده نشدن، از آشکار شدن و پنهان ماندن و از گفتن و سکوت کردن. نوشتن داستان خیلی وقتها این امکان را به آدم میدهد؛ اینکه خودت را در شخصیتها آشکار کنی و همزمان در پسِ آنها پنهان شوی و خودت را به نمایش نگذاری. شخصیتها کمک میکنند سرک بکشی و پنهان بشوی، حرف بزنی و سکوت کنی و میلت ( به خوشی یا رنج کشیدن) را تنها به آن اندازه که میخواهی کنی و با همه واقعیت چنانکه این بیرون اتفاق ادای دین به روشنفکری قابلاتّکا
دیگرآزاریِ پنهانِ آدمهای خوب
متنخوانیِ کتاب «رواندرمانی اگزیستانسیال»
پنهان ,کنی ,دیده ,شدن ,شخصیتها ,آشکار ,کنی و ,شدن و ,خودت را ,و پنهان ,را به
درباره این سایت